۱۳۹۴ خرداد ۳, یکشنبه

حقوق بشر, طنابي بر گردن خليفة ماردوش ارتجاع

سرسخن سايت افشاگر 24 مي 2015
افزايش شديد اعدام‌ها توسط رژيم جنايتكار آخوندي در سال‌هاي اخير مبناي گزارش‌هاي جديد در سطح جهاني شده است. در هفته گذشته گزارشگر ويژة سازمان ملل در مورد وضعيت حقوق بشر در ايران احمد شهيد و کريستوف هينز گزارشگر ويژة ملل متحد در مورد اعدام‌هاي فرا‌قضايي، افزايش شديد اعدام‌هاي انجام شده توسط رژيم, طي هفته‌هاي اخير را محکوم کردند. اصرار بر اين اقدامات جنايتكارانه، به‌رغم همه پيامدهاي منفي آن در سطح بين المللي براي اين رژيم، نشان از يك رابطة ناگسستني بين بقاي اين نظام ضدبشري و اين عمل ددمنشانه دارد.
صعود شگفت‌انگيز اعدام‌هاي وحشيانه، ازقضا همزمان است با دو سالي كه دولت به‌اصطلاح تدبير و اميد آخوند روحاني بر سركار آمده است و از اين بابت حائز توجه است كه به‌رغم تلاش‌هاي شيادانه اين روباه بنفش براي نشان دادن چهره نرم‌تر از اين حكومت وحشي و درنده در سطح جهان، در اين زمينه نه‌تنها كمترين زاويه‌اي با ديگر باندهاي حكومتي و منجمله باند خامنه‌اي حتي به‌صورت مصلحتي و صوري از خود نشان نداده, بلكه تأييدگر آن‌هم بوده است. ساير باندهاي رژيم هم در به‌کارگيري اين اهرم جنايت در سركوب جامعه متفق‌القول هستند رئيس ستاد به‌اصطلاح حقوق بشر در قوه قضايية حكومت آدم‌خواران، محمدجواد لاريجاني چندي پيش گفت «... اگر آن‌ها 50 برابر گزارش‌هاي فعلي را نيز منتشر كنند ما بازهم از مواضع خود دفاع مي‌کنيم...»
عکس‌العمل‌هايي اين‌چنين «مفتضح» و «غيرقابل‌دفاع» نشان مي‌دهد كه اعدام براي اين رژيم عقب‌مانده فقط يك تاكتيك مقطعي نيست. سفاكي و كشتار در اين رژيم يك اهرم استراتژيك براي سركوب و كنترل فضاي انفجاري جامعه است. هدف از اعدام‌ها، قبل از اينكه كشتن قرباني باشد، كشتن «روح انسانيت»، «ايستادگي» و «مقاومت در برابر رژيم» است، به همين دليل هم نه‌تنها از آن دست برنمي‌دارد، بلكه به‌رغم پرداخت بهاي سنگين سياسي، به شقاوت‌بارترين صورت آن، يعني اعدام درملأعام اصرار دارد زيرا تنها با تئؤري «النصر بالرعب» و ايجاد رعب‌انگيزترين صحنه هاست كه مي‌تواند خودش را به مردم تحميل كند. بنابراين اعدام، شيشه عمر آن و يك پارامتر حياتي است و نميتواند بدون آن حتي يک روز در حاكميت باقي بماند.
از اين‌رو افشاي چنين اعمال جنايت‌كارانه و خونبار, يك وظيفه انقلابي و مردمي و در راستاي سرنگوني اين نظام ضحاكي است. كاري كه مقاومت ايران در چند دهه گذشته با بالاترين قيمت به آن اهتمام داشته و از وظائف روزمره خودش تلقي كرده است. رژيم آخوندي نيز, ‌چنين محکوميت‌هايي را تماماً نتيجه تلاش‌هاي مقاومت ايران مي‌داند و به همين دليل براي آن دردناک‌ترين واکنش‌هاي رسوا را نشان مي‌دهد. سايت اصلي وزارت آدمكشان رژيم بنام ديدبان دراين‌باره مي‌گويد:
«...يکي از منابع اصلي جمع‌آوري اطلاعات گزارشگر ويژه گروه‌هاي بدنام تروريستي هستند ... ازجمله اين گروه‌ها [مجاهدين] هستند...» سردژخيم دستگاه قضايي رژيم آخوندي عنوان كرده بود: «... اصرار بيش‌ازحد بر تکرار ادعاها از سوي يک سازمان رسمي بين‌المللي آن‌هم به استناد حرف‌هاي ضدانقلاب و دشمنان اين نظام اسلامي، جاي تأسف و تعجب دارد...».

و بدين‌سان مقاومت ايران به‌منظور گسستن بند از بند اين حاكميت سركوبگر و وحشي، همچنان که از «جنگ ضد ميهني» و «بمب سازي مخفيانه» اش طناب داري براي او ساخت، مي‌رود تا در نقض سيستماتيك حقوق بشر و زيرپا گذاشتن كرامت انساني در اين رژيم جنايت‌كار, آن را به عقب‌نشيني، وادار كند و در سطح بين‌المللي بالاترين بها را بابت هر مورد شقاوت از او بگيرد. متقابلاً دستگاه اطلاعاتي رژيم تلاش دارد با فرافكني و ايجاد شبهه و جنگهاي رواني عليه مقاومت ايران, گارد دفاعي اش در اين زمينه را ببندد, ولي در برآيند اوضاع, همچنان‌كه از فغان هاي اين هيولاي ضد بشري پيداست, اين آلترناتيو قدرتمند و اين نيروي رزمندة حاضر در صحنه است كه اجازه نداده چنين جناياتي در خفا و بدون افشا شدن چهره و هزينه اي براي «خليفة ماردوش ارتجاع» پيش برود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر