۱۳۹۴ اردیبهشت ۳۱, پنجشنبه

رؤیاهای بر باد رفته و ناله‌های یک دلواپس دلسوخته - از سايت سازمان مجاهدين خلق ايران

رؤیاهای بر باد رفته و ناله‌های یک دلواپس دلسوخته

پاسدار فریدون عباسی، رئیس سابق آژانس انرژی اتمی رژیم

این روزها پاسدار فریدون عباسی، رئیس سابق آژانس انرژی اتمی رژیم، هم خیلی دلواپس است و هم خیلی دلسوخته. دلواپسی او مثل همه دلواپسان هسته‌یی به‌خاطر آن است که رؤیاهای دستیابی به بمب اتمی بر باد رفته است؛ اما دلسوختگی مضاعف او به‌خاطر این است که مقام و کرسی خود را هم از دست داده است.
او پاسدار دو آتشه‌یی است که به گفته صالحی رئیس کنونی آژانس، سوادی در مورد فیزیک اتمی و تکنولوژی هسته‌یی ندارد؛ صرفاً او را به این جهت بر سر آژانس قرار داده بودند که بمب اتمی، هر چه زودتر از تولید به مصرف، در اختیار سپاه قرار بگیرد و از طریق آن صدور تروریسم و ارتجاع روی جاده آسفالته بیفتد. ولی اکنون همه چیز بر باد رفته است! 

حرفهای او در تلویزیون رژیم (23اردیبهشت94) گویای همین افسوس و حسرت است. عباسی در پاسخ به مجری تلویزیون رژیم که به تهدیدات رئیس‌جمهور آمریکا اشاره می‌کند و در مورد هدف آمریکا از پیش‌بردن مذاکرات همزمان با این تهدیدات سؤال می‌کند، به هدف نهایی رژیم از به دست آوردن بمب اتمی اعتراف می‌کند:
«طی سالهای گذشته با تثبیت انقلاب در عرصه‌های مختلف، حتی در جاهایی بدون این‌که خودمان این را خواسته باشیم، تفکر ما صادر شده است… این تفکر حتی از منطقه اطراف ما یعنی آسیای جنوب غربی هم فراتر رفته و موج اسلام‌خواهی در جاهایی در اروپا و آمریکا هم توسعه پیدا کرده. کشورهای منطقه بیدار شدند و بیداری اسلامی در آنها گسترش پیدا کرده... اگر (آمریکاییها) ما را به‌عنوان حامی تروریزم مطرح می‌کنند منظورشان حمایت از حزب‌الله در لبنان است».

تلاش و تقلای پاسدار عباسی برای توجیه این‌که اصلاً رژیم قصد بمب‌سازی نداشته و بمب افسانه‌ای است که مجاهدین و استکبار و آژانس ساخته‌اند، مضحک و تماشایی است: «مدارکی را درست کردند و این مدارک را به ایران نسبت می‌دهند، یعنی آمدند مثلاً اعداد جداول را فارسی کردند یا مثلاً اندازه‌ها را فارسی نوشتند، بعد می‌گویند این مدارک داخل ایران تهیه شده است. شما حساب کنید سخنگوی وزارت‌خارجه آمریکا چه خوب فارسی صحبت می‌کند، یعنی بلد نیست 10تا عدد از صفر تا 9 را یاد بگیرد و در کنار نقشه‌ها بنویسد! ما چقدر فارسی زبان در خارج کشور داریم؟ حتی‌تاجیکها، افغانیها، ... فارسی صحبت می‌کنند!».

شاید دقیقاً نتوان فهمید که پاسدار عباسی، که این اباطیل را سر هم کرده، خودش تا این اندازه ابله است، یا مخاطبانش را ابله تصور می‌کند؛ اما می‌توان فهمید که پاسدار مزبور، حالا که دستش از بمب کوتاه شده، چقدر تلخکام و از دست تیم مذاکره‌کننده و عقب‌نشینی‌های آن گزیده است. اظهارات بعدی او، این موضوع را روشن‌تر نشان می‌دهد: «ما این‌قدر عقب‌نشینی کردیم. اراک را تعطیل کردیم، سطح غنی‌سازی را پایین آوردیم. ما خیلی شفاف بودیم، دیگر کافی است و بیشتر از این نباید جلو برویم. اگر اینها را هم با همین چیزهایی که ذکر شده است بپذیریم، دیگر پروتکل الحاقی را نباید بپذیریم».

روشن است که تمام حرص و جوش پاسدار عباسی، مثل خود ولی‌فقیه این است که پروژه بمب اتمی را نگهدارد تا در وقت مناسب دوباره آن را احیا کند.

پاسدار عباسی می‌گوید: «ما یک کشور و حکومت هستیم. این‌طور نیست که هر کسی آمد و گفت هر نقطه‌یی از کشورتان را به ما نشان بدهید، چون‌که می‌خواهیم شفاف باشیم بگوییم بفرمایید و نشان بدهیم. ما باید سر این موضوع خیلی محکم بایستیم و اجازه بحثهای دیگر را ندهیم، من از دوستانی که درگیر مذاکرات هستند یا مسئولان کشور این را می‌خواهم که شما هم در دوران مذاکرات، یکسری مطالبات داشته باشید... مثلاً شروع به راه‌اندازی راکتور اراک کنیم، چون تا بخواهد راکتور اراک راه بیفتد و در آن سوخت هسته‌ای قرار بگیرد یک سال و نیم یا دو سال طول می‌کشد، ما باید کارهایی که برای کسب فناوری و انرژی هسته‌ای می‌کردیم را دنبال کنیم... ما باید این طوری مذاکرات را ادامه بدهیم… اگر اینها از این شعارها دادند غنی‌سازی 20% که هیچ، 56% را از آژانس مطالبه می‌کنیم. ما برای پیشرانهای دریایی نیاز به اورانیوم غلیظ شده 56% داریم، شما تضمین بدهید که اینها را در آینده می‌دهید، ما در آینده نمی‌خواهیم این‌کار را انجام دهیم».

به همین سادگی؟!… الآن با اطمینان بیشتری می‌توان گفت که پاسدار عباسی، نه فقط مخاطبان خود را، بلکه آژانس و 6قدرت جهانی و همه دنیا را خیلی ابله تصور کرده و به همین دلیل معلوم می‌شود که خودش هم خیلی ابله تشریف دارد. راز بلاهتش هم این است که نمی‌داند آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت و آب رفته را نمی‌توان به جو بازگرداند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر