۱۳۹۶ اردیبهشت ۷, پنجشنبه

اعترافات بی سابقه وهشدارهای محمد صادق کوشکی در مافیای هابیلیان - ورشکستگی وشکست ولایت فقیه وارگانهای امنیتی (وزارت اطلاعات -اطلاعات سپاه وهابیلیان) در تحریف تاریخچه مجاهدین با فیلمی بنام ماجرای نیمروز

اعترافات بی سابقه  وهشدارهای محمد صادق کوشکی در مافیای هابیلیان - ورشکستگی وشکست  ولایت فقیه وارگانهای امنیتی (وزارت اطلاعات -اطلاعات سپاه وهابیلیان) در تحریف تاریخچه مجاهدین با فیلمی بنام ماجرای نیمروز


اخیرا هابیلیان بعد از شکستهای پی در پی ونقد فراوانی که از درون نظام به فیلم دست ساز وسفارسی وزارت اطلاعات واطلاعات سپاه وبیت خامنه ای شده بود، سراغ مصاحبه  بادژخیمی بنام محمد صادق کوشکی رفت تا شاید مقداری مسئله را جمع وجور کند .اما او هم به اعترافاتی دست زد که بیشتر توی سر محمد جواد هاشمی نژاد خورد (که دست اندر کارپشت پرده این فیلم با بودجه باد آورده آستان قدس رضوی بود ) که نتوانسته تاریخچه مجاهدین را بدلخواه آنها تحریف نماید .
محمد صادق کوشکی کیست

 
محمد صادق کوشکی که اینک بعنوان استاد دانشکاه رنگ امیزی شده است یکی از فالانژه های خمینی چی است.
محمد صادق کوشکی کسی است که در بسیاری از سرکوب های دهه های گذشته نقش فعال داشته است . 
خودش به هابیلیان گفت :
همچنین ترورها را به خوبی لمس کرده ام و در این فضاها زندگی کرده ام و در این حوزه تعلق خاطر داشتم و کتاب هم نوشته ام.
محمد صادق کوشکی یکی از همکاران محموداحمدی نژادرئیس جمهور محبوب !!خامنه ای بوده است .
محمد صادق کوشکی در سال 90 مسئول روابط عمومی وزارت اطلاعات در دوره احمدی نژاد بود .
محمد صادق کوشکی الگو وکاندیدای ریاست جمهوری اش پاسدار جنایتکار قاسم سلیمانی است .
الان هم محمد صادق کوشکی که یک دژخیم اطلاعات احمدی نژادی بودتوسط یک مدیراطلاعات وسرکرده مافیائی بنام هابیلیان یعنی جناب محمد جواد هاشمی نژاد بکارگرفته شده است که با هم کار نکرده یا نیمه تمام دژخیمان دست اندر کار فیلم ماجرای نیمروز را علیه مجاهدین کامل کنند واگر فیلم نتوانست این تحریف تاریخچه ای را انجام دهد دژخیم کوشکی در سایتهای زنجیره ای ولائی از جمله ایسنا ،مشرق وهابیلیان انرا به سرانجام برساند.
هابیلیان نوشت:
 به گزارش  پایگاه خبری‌تحلیلی هابیلیان (خانوادۀ شهدای ترور کشور) برای شناخت دقیق‌تر جریان منافقین و اطلاع از جزییات این حادثه به سراغ دکتر محمدصادق کوشکی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، رفتیم. 
محمد صادق کوشکی پاسدار دژخیم رنگ شده در هیکل یک استاد دانشگاه نوشت:

ريیس‌جمهور آینده باید مثل حاج‌ قاسم باشد

 

انتخابات آینده ریاست‌جمهوری به چهره‌های جدید، با ظرفیت، توانمند، مدیر، مودب و با اخلاقی چون او نیاز دارد و در این صورت چه نیازی است که با تکرار نام چند چهره تکراری نه چندان دلچست، ذائقه جامعه را تلخ و مردم را نسبت به آینده نظام دلسرد کنیم؟

ایسنا: «محمد صادق کوشکی» مدرس دانشگاه، در مطلبي در سايت مشرق نوشت كه رييس‌جمهور آينده بايد فردي با ويژگي‌هاي سردار قاسم سليماني، فرمانده سپاه قدس باشد.

در بخش‌هايي از اين يادداشت آمده است وبنقل از دیگران:
  او را یک استراتژیست متفکر و عمیق و قدرتمندترین بازیگر خاورمیانه یاد کرده‌اند
او در عین حال به رئیس جمهورهای قبلی هم لگدی زدوگفت 
تجربه ثابت کرده که به رئیس‌جمهور تئوری‌پرداز، خودفیلسوف‌بین، متفرعن ، کم‌ظرفیت، بی‌جنبه و ...نیازی نداریم . رئیس جمهور باید مجری قانون، مطیع رهبری، دارای مجموعه بدنه هماهنگ اجرایی، صاحب درک دقیق از اهداف و برنامه‌های کلان نظام و مومن به آن باشد و کوچکترین شائبه‌ای از ایستادگی در برابر رهبری و بی‌اعتنایی به راهبردها و سیاست‌گذاری‌های اعلام شده از جانب ایشان در سوابق او موجود نباشد.
رئیس‌جمهور آینده باید چهره‌ای با خصوصیات حاج قاسم باشد؛
کوشکی ضمن اعتراف به قحط الرجالی در نظام ولایت گفت
حاج قاسم هم اکنون چهره‌ای بین‌المللی است ودوستان هم می‌دانند که او تا کنون لبخند رضایت ولی فقیه را با دنیا معاوضه نکرده و از مصادیق " و من ینتظر" است!
حالا با شناختی که تنها بصورت محوری از دژخیم اطلاعاتی صادق کوشکی پیدا کردیم سراغ اراجیف واعترافات او میرویم که ببینیم در رابطه با فیلم سفارشی وشکست خورده ماجرای نیم روز، چی میگوید .

 
هابیلیان نوشت کوشکی :
در سینما هم یک کار با نام «توهم» ساخته حاجی میری را داشته ایم که اولین ساخته او بود و حاتمی کیا هم در یک سکانس کوتاهش بازی می کرد.

فیلم ماجرای نیمروز را علیه مجاهدین وتاریخچه آن ساخته اند اما برسرسازندگانش خراب شد وبازهم خواهد شد





.... من دیگر یادم نمی آید فیلمی دراین زمینه ساخته شده باشد.
به نوع خیلی کمرنگی، مرحوم ملاقلی پور در "فیلم پناهنده" اشاره ای به سازمان مجاهدین کرده اما بدون اسم و خیلی کمرنگ.

یک کار هم «سیانور» بود که سال قبل به نوعی خواست مقطعی از تاریخ سازمان مجاهدین خلق را نشان بدهد و
 مزدور دوره گرد اطلاعات جنایتکار وشکنجه گر انجمن نجات واطلاعات ابراهیم خدا بنده فیلم سیانور را برای وزارت اطلاعات واطلاعات سپاه تبلیغ میکند
 کار «ماجرای نیمروز» که می خواست آنچه بر سازمان بعد از انقلاب رفت را نشان بدهد.
در همین مقدمه اولیه کوشکی بی پرده گفت با فیلم وفیلم سازی از پس یک سازمانی مردمی وبزرگ نتوانستیم بر بیائیم زیرا حقانیت وتاریچه اش آنقدر بزرگ وشکوهمند است که با فیلم "توهم" یا "پناهنده" یا "سیانور"که سفارشی وزارت اطلاعات وسپاه پاسداران بود خدشه ای به این تاریخچه وارد نشد وجعلیات وتحریف های تاریچه ای را کسی باور نکرد.
کوشکی مسئول روابط عمومی وزارت اطلاعات در دوره احمدی نژاد اما در باره فیلم ماجرای نیمروز اعترافات خاص تری کرد.
ضمن اینکه همزمان توی سر سازندگان ودست اندرکاران این فیلم درخواستی وسفارشی وزارت اطلاعات از جمله مهدویان زد که اینها کودک وبچه بودند وجوانهای بیسواد هستند که تاریخ را خوب نمیدانند ومشاوران آنها که منظورش البته هاشمی نژاد وچک کنندگان محتوای فیلم که همه دژخیمان اطلاعات واطلاعات سپاه بودند هم آدمهای قدری نیستند .
محمد صادق کوشکی مسئول روابط عمومی وزارت اطلاعات در دوره احمدی نژاد با زیرکی وادبیات آخوندی - پاسداری اینجور حرفهای بالا را بیان کرد:
"از یک فیلمساز جوان که دغدغه دارد و بلد است و دوست دارد که در این زمینه حرکت کند، توقع می رود که بار تحقیقاتی اش را خیلی سنگین ببندد. فرم کار آقای مهدویان خاص و جذاب است و در مدار ۷۰ و ۱۰۰ ساله سینمای ایران حرکت نمی کند و کسی که این نوگرایی در فرم را دارد، توقع می رود که لااقل مشاورین گردن کلفت و قَدَری در حوزه تاریخ داشته باشد. حالا اگر می خواهد با شاهدان عینی هم گفتگو کند خیلی خوب است اما بار کار تحقیقی را نباید روی دوش چند شاهد عینی گذاشت.

ایشان اگر خاطرات مجاهدین خلق را می خواند، خوب بود، کتاب هایی که در این زمینه بود را می خواند، خوب بود، با بچه های سپاه، دادستانی، کمیته و حتی اعضای منافقین صحبت می کرد خوب بود. شاید این کار را هم کرده باشد اما من ندیدم که با مورخ قدری مشاوره کرده باشند. یا اگر هم بوده، تاثیرش در کار ایشان قابل مشاهده نیست و اشکالاتی به روایت ایشان وارد است."
 مسئول روابط عمومی وزارت اطلاعات در دوره احمدی نژادمحمد صادق کوشکی در این مصاحبه به "عظمت سی خرداد" اعتراف میکند وترس وحشت خود را بعد از این همه سال ،نمیتوانداز "بوی سرنگونی " پنهان کند. ضمن اینکه ناخواسته تحریف تاریخچه مجاهدین توسط یک مشت پاسدار اطلاعاتی تازه به دوران رسیده در برابر این سئوال که
جزییاتی از اشکالات تاریخی این فیلم را می‌توانید به صورت مصداقی ذکر کنید.
برملا میکند ومیگوید: 
"این فیلم با صحنه ای از ۳۰ خرداد شروع می شود. حرکت منافقین در این روز خیلی خاص بود و از همه تهران و همه شهرهای بزرگ میلیشیا را فراخوان زدند و بعد از ظهر ۳۰ خرداد نیروها را از میدان ولی عصر تا سر خیابان قرنی و میدان فردوسی بسیج کردند و مسیر را پر از آدم کردند و رقم آن ها بالای چند هزار(500هزار نفر یا نیم میلیون ) نفر بود.
 
۳۰ خردادی که «ماجرای نیمروز» نشان می دهد، دعوای ۳۰ یا ۴۰ نفر با هم است و بیننده ای که ۳۰ خرداد را می بیند، می گوید حالا چند تا منافق آمده اند و یک دختری یک بیانیه خوانده و عده ای آن ها را زده اند و آن ها هم یک اتوبوس و تاکسی آتش زده اند و این مگر چه اشکالی دارد؟ ... آن ها داشتند کودتا می کردند در حالی که در فیلم ما بوی براندازی را حس نمی کنیم. فراخوان دادند تا برای براندازی جمع بشوند. کاش روزنامه مجاهد که ۳۱ خرداد منتشر شد را می خواندند تا بفهمند ماجرا خیلی بزرگتر بوده است. آن روز خدا کمک کرد و مردم(تمامی چماقداران وقمه کشان وحزب جمهوری وبسیجی) آن قضیه را جمع کردند و الا اگر به بچه های سپاه و کمیته و دادستانی بود، شاید چیزی از نظام باقی نمی ماند.یعنی توان مقابله با جمعیت سازماندهی شده ومردمی را نداشتیم" 
خلاصه دژخیم کوشکی که برای رفع ورجوع آمده بود توی سر هاشمی نژاد هم زد وآنچه از این همکار اطلاعاتی خود میخواست دریافت نکردچون کوشکی که به کمتر از نابودی مجاهدین راضی نیست حسابی از اینکه یک مشت پاسدار اطلاعاتی نه تنها کاری با فیلم ماجرای نیمروز نکرد شکار بود .
آری آخوندها وپاسداران ودژخیمان نمیتوانند نورهای مردمی وآرمانی وملی مجاهدین را با دهنهای کثیف وآلوده شان خاموش کنند .
اگر خمینی توانست با تحریم وسانسورمجاهدین را مطرح نکرده وبه حساب نیاورد وبا قتل عام آنها را نابود کند .
اگرخامنه توانست با کشتار وسرکوب ومزدور وبریده مزدور کاری علیه مجاهدین پیش ببرد. این جماعت پاسدار اطلاعاتی تازه بدوران رسیده وآدمکش وبیسواد هم میتوانند با فیلم سازی کاری بکنند .
مجاهدین با مهاجرت بزرگ در نقطه دیگری در سطح داخلی وبین المللی قرار گرفتند وهمه دژخیمان پاسداران مزدوران وبریده مزدوران هم با تغییر دوران وفروپاشی سیاست مماشات وبر باد رفتن سفره وخان نعمتی که اوباما برای خامنه پهن کرده بود بوی سرنگونی را بیشتر وبهتر از همیشه میشنوند 
روز پیروزی حق بر باطل وتحقق حاکمیت مردمی در ایران نزدیک است ،که برای ملاها ودژخیمان ومزدوران وبریده مزدوران بد سرنوشتی خواهد بود


 





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر