۱۳۹۶ آذر ۲۵, شنبه

باندها و رژیمی که ”توسط اراده عمومی به تاریخ خواهند پیوست‌ “ !

باندها و رژیمی که ”توسط اراده عمومی به تاریخ خواهند پیوست‌ “ !

روحانی و خامنه‌ای

روحانی و خامنه‌ای

به‌دلیل شکست سیاستهای اقتصادی و اجتماعی رژیم و دولت آخوند حسن روحانی از یک طرف و از طرف دیگر به‌دلیل فوران خشم مردمی نسبت به نظام ولایت‌فقیه و به‌ویژه رشد تجمعات و تظاهراتهایی که این روزها در گوشه و کنار کشور در جریان است، تعداد قابل ملاحظه‌ای از طرفداران و ایادی باند روحانی ریزش کرده و از سیاستهای روحانی دوری می‌گزینند. رسانه‌های هر دو باند از این افراد با عنوان «پشیمانهای رأی داده به روحانی» نام می‌برند.

در این رابطه روزنامه حکومتی ابتکار وابسته به باند روحانی 25آذر 96 می‌نویسد: ”این روزها موجی از اعلان پشیمانی از رأی به روحانی راه افتاده است. بسیاری از همراهان روحانی به‌شدت گلایه‌مندند و این گلایه خود را هم پنهان نمی‌کنند. شاید هیچ رئیس‌جمهوری نبوده نباشد که در این مدت اندک، این موج پشیمانی و گلایه‌مندی را مقابل خود دیده باشد. “

عباس عبدی یکی از عناصر باند موسوم به اصلاح‌طلب و حامی دولت روحانی نیز در مقاله دیگری در روزنامه اعتماد 25مرداد 96 به ریزش نیروهای حامی این باند و دولت روحانی چنین اعتراف می‌کند: ”دولت در روزهای گذشته از حیث برخی عملکردها یا سیاستهای اقتصادی مورد انتقاد جدی حتی طرفدارانش قرار داشت. به‌طوری‌که می‌توان گفت نوعی نهضت سیاسی شکل گرفت که می‌توان آن را در ذیل عنوان «من پشیمان می‌شوم، پس هستم!» صورت‌بندی کرد“.

طبعا این پشیمانی ناشی از واقعیت شکست دولت روحانی در تحقق وعده‌های توخالی و سرخرمنی بود که در دو دور انتخابات مطرح می‌کرد.

این شکست هم ناشی از بن‌بست و شکست کامل نظام ولایت‌فقیه است، زیرا رژیم ولایت‌فقیه، در همه زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ورشکسته‌تر و مفلس‌تر از آن بود که روحانی بتواند آن را از این افلاس و ورشکستگی نجات بدهد. از نظر سیاسی هم آن‌چنان که مقاومت ایران از سالهای خیلی قبل مطرح کرده است مشخص بود که افعی نظام ولایت، کبوتر نمی‌زاید.

بر اساس این واقعیتها و هم‌چنین بر اساس این واقعیت که در نظام ولایت‌فقیه رشد، توسعه، عمران، آزادی و هرآنچه که لازمه پیشرفت یک کشور است، محلی از اعراب ندارد و قابل تحقق نیست، شکست روحانی پیشاپیش آشکار بود و همان زمان رسانه‌های مقاومت بر این واقعیت تأکید کردند.

اکنون پس از گذشت ۴.۵سال از حکومت این شیخ شیاد، مردم ایران این واقعیتها را با گوشت و پوست و با چشیدن طعم فقر، فساد و سرکوب می‌فهمند.

همین واقعیتها است که باعث شده است، به قول آن روزنامه حکومتی ”موجی از پشیمانی“ نسبت به روحانی در میان باند و طرفداران خودش به‌وجود بیاید.

ریزش در میان باند روحانی به گونه‌یی است که روزنامه جهان صنعت یکی دیگر از رسانه‌های باند روحانی 25آذر 96 با عنوان ”لاپوشانی ضمیمه رأی به روحانی نبود“ روحانی را مستحق می‌داند تا ”تاوان سخت اجتماعی و نافرمانی مدنی قشر متوسط ترقی‌خواه جامعه را به جان بخرد‌“..

واضح است که منظور این رسانه باند روحانی از نافرمانی مدنی قشر متوسط و... عناصر حکومتی است که به روحانی رأی داده‌اند، اما اکنون ریزش کرده‌اند و ”کمپین ما پشیمانیم“ راه انداخته‌اند، وگرنه قشر متوسط واقعی و ملی در انتخابات رژیم شرکت نکرده و به روحانی هم رأی نداده است.

این روزنامه شکست دولت روحانی را مقدمه‌ای برای شکست تمامی دار و دسته‌های نظام و شکست حاکمیت در تمامیتش می‌داند و در این رابطه می‌نویسد: ”روحانی، اعتدالگرایان و حتی اصلاح‌طلبان فعلی غایت دموکراسی‌خواهی ایرانی نبوده و مسلماً این جنبش مسیر پر پیچ و خمی را برای رسیدن به استانداردهای نسبی که متناسب با تجربه جهانی باشد پیش رو خواهد داشت هر کدام از این گروه‌های مزبور قادر به پذیرش این واقعیت نبوده و خود را با قطار دموکراسی‌خواهی مردمی همسو نکرده یا حتی با تمامیت‌خواهان در جهت خلاف خواست عمومی متحد شوند، به ناچار توسط اراده عمومی اکثریت جامعه از این قطار سیال سیاسی پیاده شده و به تاریخ خواهند پیوست‌. “

ملاحظه می‌شود که چگونه این نظام در تمامیتش به بن‌بست رسیده و ناقوس مرگش به صدا درآمده که این رسانه حکومتی نیز بدون هیچ ملاحظه‌ای ناگزیر به اعتراف به آن است.

واقعیت دیگری که از لابلای این اعترافات آشکار می‌شود این است که هردو باند رژیم در یافتن راهی برای ادامه بقای حکومت‌شان شکست‌ خورده‌ اند و این حاکمیت به ته خط رسیده است و دور نیست که با تمامی دسته‌جاتش به زباله‌دان تاریخ افکنده شود و شرش را از سر مردم ایران کم کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر